به نام خدا
مسمومیت
“اینجا”
چه حرف هایی که ناگفته زیر گور رفت،
چه سوال هایی که بی پاسخ ماند،
چه قلب هایی که با ترک از میان رفت؛
چه شب هایی که آسمان فانوس خود را ندید…
چه حسرت هایی که نادیده گرفته شد.
چه روز هایی که بی مهر سپری شد.
چه شب ها که ساحل، ردپای کسی را روی تن نرمش احساس نکرد!
چه روز ها که خورشید، غروب را به طلوعش ترجیح داد!…
چه آدم های بی گناهی که ساده از میان رفتند.
چه خون هایی که بی سر و صدا ریخته شد…
چه انسان هایی که به دست و پا زدن در باتلاق عادت کرده بودند!
و
چه روز ها که شهر،
غرق در
“مسمومیت”
بود!…
به قلم: سارا طاهرخانی
تهیه شده در انجمن نویسندگی ترکان