دلنوشته های معصوم ترکان

دلنوشته های معصوم ترکان

| دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۵:۳۰
رمان ترکان,معصوم ترکان,دانلود رمان
انجمن رمان ترکان

 

 

کلیپی از کتاب من می مانم به قلم معصوم ترکان

کتاب من می مانم، به قلم معصوم ترکان به چاپ رسید

:مقدمه

من می مانم-۱۲-۰۷-۹۹

 

 

دلنوشته ی مادر به قلم و با صدای معصوم ترکان

 

فایل صوتی?

 

مادر، اسوه ی تکرار نشدنی تاریخ بشریت که مانندش، بی مانند است!

مادر، مبهم ترین واژه ی هستی است. واژه ای که عالمیان از یافتن معنی آن عاجز شدند، زیرا که واژه ها برای توصیفش نا چیز بودند!

او اسطوره ایی بود که هیچگاه شرح کامل فدا کاری هایش ثبت نگردید و صرفا خاطره شد…

خاطره ایی که هنگام نبودنش لبخندی تلخ بر لب و سوزشی عمیق در قلب هایمان می شود!

او بود، او همیشه بود و ما بودن هایش را با نبودن هایمان جبران کردیم. بعد از گذشت سال ها، سپیدی موهایش نمادی شد از برف سال هایی که گذشت…

آبی انگشتر فیروزه اش نمادی شد از آسمان آبی قلبش که بارانی است، نمادی شد از ظرف مینا کاری دلش که حال شکسته و هیچ چینی بند زنی، توان بند زدنش را ندارد!

چین و چروک های صورتش نشان از درد هایی دارد که گذر زمان با بی رحمی بر پیکرش وارد کرده!

 

دنیای مادرانه پر شد ز آه و ناله

 

در فکر کودک خویش زد به خوشی خود نیش

 

در فکر فردا هاست فردای خود را فداست

 

گریه های نیمه شبش آرام نشد چشم تر اش

 

فردا شد و کودکش بلند قامت و سخت کوش

 

مادر پیری فرتوت در انتظار تابوت

 

فرزند بیا که مردم شربت مرگ را خوردم

 

فرزند وقتش کجا بود مادر تنش پر از دود

 

آتش گرفته قلبش ز کار ایستاده نبضش

 

فرزند نا جوانمرد ندید مرگ مادر

 

 

 

#مادر

 

مادر، اسوه ی تکرار نشدنی تاریخ بشریت که مانندش، بی مانند است!

 

مادر، مبهم ترین واژه ی هستی است. واژه ای که عالمیان از یافتن معنی آن عاجز شدند، زیرا که واژه ها برای توصیفش نا چیز بودند!

 

او اسطوره ایی بود که هیچگاه شرح کامل فدا کاری هایش ثبت نگردید و صرفا خاطره شد…

 

خاطره ایی که هنگام نبودنش لبخندی تلخ بر لب و سوزشی عمیق در قلب هایمان می شود!

او بود، او همیشه بود و ما بودن هایش را با نبودن هایمان جبران کردیم. بعد از گذشت سال ها، سپیدی موهایش نمادی شد از برف سال هایی که گذشت…

 

آبی انگشتر فیروزه اش نمادی شد از آسمان آبی قلبش که این روز ها بارانی است، نمادی شد از ظرف مینا کاری دلش که حال شکسته و هیچ چینی بند زنی، توان بند زدنش را ندارد!

 

چین و چروک های صورتش نشان از درد هایی دارد که گذر زمان با بی رحمی بر پیکرش وارد کرده!

 

دنیای مادرانه

پر شد ز آه و ناله

 

در فکر کودک خویش

زد به خوشی خود نیش

 

در فکر فردا هاست

فردای خود را فداست

 

گریه های نیمه شبش

آرام نشد چشم تر اش

 

فردا شد و کودکش

بلند قامت و سخت کوش

 

مادر پیری فرتوت

در انتظار تابوت

 

فرزند بیا که مردم

شربت مرگ را خوردم

 

فرزند وقتش کجا بود

مادر تنش پر از دود

 

آتش گرفته قلبش

ز کار ایستاده نبضش

 

فرزند نا جوانمرد

ندید مرگ مادر

 

#معصوم_ترکان (معصومه رحمتی علمی)

 

تلگرام:

 

t.me/masoomtarcan

 

روبیکا:

 

https://rubika.ir/masoomtarcan

دلنوشته ی باید هدف داشت

برای پیشرفت، در زندگیت آرزو نداشته باش، هدفی را انتخاب کن و برایش بجنگ!

از بارز ترین تفاوت های آرزو و هدف این است، که وقتی آرزو داری روی یک کاناپه می نشینی، یک فنجان قهوهٔ داغ می نوشی با لبخند به آرزو هایت می اندیشی…

اما اگر هدف داشته باشی، حتی ثانیه ای را از دست نمی دهی، خیال بافی نمی کنی، از قهوهٔ داغ و کاناپه می گذری و می کوشی تا به هدفت برسی!

اما بدان هر هدفی، قابل اعتماد نیست…

پس درست فکر و انتخاب کن!

 

نویسنده:

#معصوم_ترکان (معصومه رحمتی علمی)

تلگرام:

t.me/masoomtarcan

روبیکا:

https://rubika.ir/masoomtarcan

 

  • 1224 روز پيش
  • مدیر سایت
  • 453 views
  • یک نظر
آخرین نظرات
  • امیر : عالی بود مریم انشاالله آثار های بیشتر...
  • Zzz : ??????...
  • خورشید : عالی و بینظیر...
  • helia : جالب و خوب بود^^...
  • Masomeh : خیلی خوب بود:)...
  • Mahoor : عالی بود:) هرچی بگم کمه واقعا محشره...
  • L M : بله منتها حتما نام نویسنده (کیانا صفرازیی) رو هم بزنید....
  • Parmida fathi : واقعا قشنگ بود ^^...
  • دلیز : سلام، تشکر از نظراتتون...
  • رامونا : سلام، عالی بود؛ امکان کپی به همراه نام نویسنده هست؟...
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ترکان,معصوم ترکان,دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
طراح قالب : تمپ کده