نامرمان: از فـرار تا قرار
بهقلم: نسترن.ج
ژانر: عاشقانه_معمایی_اجتماعی
خـلاصـه
دختری که عاشقانه پسری فراری را میپرستد؛ همان پسری که دخترک به خاطر نجاتش خود را وارد ماجرایی میکند که زندگیش را ناهموار میسازد؛ همان ناهمواریها و سختی ها که هیچوقت حتی از ذهنش هم عبور نکرده بود و حال سرنوشتش را میسازد!
داستان زندگیِ او به کجا ختم میشود؟! زندگی یا مرگ؟! عشق یا شکست…؟!
مـقـدمـه
تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد!
زندگی درد قشنگیست به جز شبهایش
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد!
خواب بد دیدهام ای کاش خدا خیر کند
خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!
“من از آن روز که در بند توام”فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد!
سرمایلندن
به قلم: فاطمه سی اچ
ژانر:، پلیسی، معمایی، جنایی، عاشقانه
خلاصه:
اماندا دختری روسیس که یک روزه کل زندگیش سیاه می شود و او همواره به دنبال علت این مسیبت است
ولی نمی داند که زمستانی سخت درراه است
زمستانی که کوه را جابه جا می کند
اماندا می تواند تنهایی به استقبال این زمستان برود ویا می تواند با او..
ایا اماندا اماده استقبال از یک مهمان ناخوانده است؟….
مقدمه:
سرما!
کمی عجیب است! سرمایی که در دل آدمهای این شهر پنهان شده است، از سرمای زمستان هم سخت تره است. از برفم سرد تره است.
نمی توانی درکشان کنی. براشان مهم نیستی آنها فقط می خواهند خودشان را از این سرما نجات دهند دنبال راه نجاتن.
ولی نمیدانن که من پیدایش کردهام! گرمایی که من را از یخ زدگی نجات میدهد،
با آن دیگر لندن سرد نیست، با آن دیگر نگران نیستم این مردم با سرماشون من را ازار دهند من را دوباره بشکنن، اون نمیگذارد اسیر این سرما شوم با او لندن سرد نیس!
پیدیافزن: فاطمه برخورداری
ویراستاران: ندا نهبندانی_زهرا.ب گرگینه_مریم پورسپاهی
نام رمان: هارای
نویسنده: سپیدار
ژانر: فانتزی، تاریخی، سیاسی، عاشقانه
خلاصه: شهرزاد، وکیلی موفقی در آستانه سی سالگیست که درگیر تقسیم ارث و میراث پدرش با تک برادرش میشود… یک اتفاق از پیش تعیین نشده پای شهرزاد را به دنیایی جدید باز میکند… دنیایی از هزاران سال قبل…
حال، در میان دنیایی که قدرت حرف اول را میزند، انتخاب شهرزاد مقام و جایگاه است یا عشق؟