نام رمان: زندگی ویران شدهی ماری
بهقلم: هانیه فیضی
ژانر: تخیلی، اجتماعی، غمگین
ویراستاران: زهرا.ب_مریم پورسپاهی
خلاصه:
ماری آلبرت، آوریل سال ۱۹۰۹ در شهر برلین کشور آلمان متولد شده و از همان کودکی، زندگی بسیار سختی دارد. اتفاقات زیادی در زندگی اش رخ میدهد که باعث ناامید شدنش از زندگی میشود. به نظر شما چه بر سر زندگی ماری میآید؟!
مقدمه:
نگاهم که به آسمان میافتاد، دلم فقط گریه میخواست. ای مهتاب، بیا جایگاهت بلکه آسان ریختم اشک های بدبختیام را!
نامرمان: از فـرار تا قرار
بهقلم: نسترن.ج
ژانر: عاشقانه_معمایی_اجتماعی
خـلاصـه
دختری که عاشقانه پسری فراری را میپرستد؛ همان پسری که دخترک به خاطر نجاتش خود را وارد ماجرایی میکند که زندگیش را ناهموار میسازد؛ همان ناهمواریها و سختی ها که هیچوقت حتی از ذهنش هم عبور نکرده بود و حال سرنوشتش را میسازد!
داستان زندگیِ او به کجا ختم میشود؟! زندگی یا مرگ؟! عشق یا شکست…؟!
مـقـدمـه
تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد!
زندگی درد قشنگیست به جز شبهایش
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد!
خواب بد دیدهام ای کاش خدا خیر کند
خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!
“من از آن روز که در بند توام”فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد!
به نام خدا
خلاصه:
آیلا دختری که بیماری قلبی داره و برای ادامه تحصیل میره خارج حالا بعد از سه سال دوباره برمی گرده و می فهمه که رفیق قدیمی اش مرده، ولی چرا؟…
وصیت نامه ای که زندگی اش رو زیر رو می کنه؛ ازدواج با آدمی که…
اما تمام این ها شاید بازی ای باشد؛ بازی که فقط یک نفر تقاص می دهد
نویسنده فاطمه خادمی
وصیت نامه
فصل دوم دیوار آهنی وصیت نامه
به نام خدا
رمان در حصار گذشته
نویسنده : صدیقه سادات محمدی (نگار)
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
داستان روایتگر اتفاقات و کشمکش های دو خانواده ی بزرگ است ، خانواده ی زند و خانواده ی نعیمی.
امیر، محسن ، مریم و مینا فرزندان خانواده ی زند ؛ عارف ،علی و عفت فرزندان خانواده ی نعیمی هستند.
کجا پناه گرفته ای ؟ کجا آشیان ساخته ای ؟ پرنده ی کوچک خوشبختی… وقتی از هر سو و هر مکان تیری از گذشته به تو پرتاب می شود. گذشته ای که در آن نبودی. سهمی نداشتی اما تاوان میدهی… بی دلیل… بی گناه…
تهیه شده در انجمن نویسندگی ترکان
دختر نقاب دار
خلاصه: رمان دختر نقاب دار، روایتگر زندگی آنالیا محبی خلافکار و رئیس بزرگترین باند قاچاق مواد. زندگی این دختر سراسر رازه! با نفوذ سه پلیس به باند، متوجه چیز های عجیبی در مورد زندگی این دختر میشن و جالبترینش هویتشه چون هیچ کسی به اسم آنالیا محبی در هیچ کشوری نیست و هنوز هم اونا در تلاش برای شناختن این دخترن. خواندن این رمان که سراسر راز و هیجانه خالی از لطف نیست.