نام رمان: سنتور یا ساطور
نویسنده: دلیز رضایی
ژانرها: درام_عاشقانه_طنز
خلاصه: یک خوانندهی معروف اما، تنها! سرنوشتش با یک قاتل از آن تنهاتر ولی غریبه که یکی از طرفدارای سختش هست گره میخوره. یک شخصیت خوب و معروف، کنار یک شخصیت قاتل ولی مهربان کشمکشهای زیادی را دارند، عاشقی را بلد نیستند. اجباری و ناخواسته به یک ناکجاآباد تبعید میشوند…
مقدمه: شب که میشود، غریبانه تنهایی را در آغوش میکشم…
دست ماه که بر پیکرهی سردم گره میخورد، بوی تو را میبویم. ماه رمضان با خستگی خمیازه میکشد و من هر لحظه حضورت را تصور میکنم.
ماه است دیگر! چه میداند فراقت چه بر سرم آورده؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
تونل خوشبختی۲
نویسنده: نسترن قره داغی
ژانر: عاشقانه، کمدی
یه دختر و یه پسر.
با دنیای متفاوت!
یکی سرد و مغرور.
یکی شوخ و شیطون.
یکی بی تفاوت.
یکی فضول.
یکی پایبند به تمام اصولات خانواده.
یکی بی غید و بند و بی توجه.
یکی محدود.
یکی ازاد.
اما یه چیزی این وسط هست به نام زور.
یک اجبار که این دو تا رو به هم وصل می کنه.
یک اجبار که بر میگرده به چیزای پوچ.
مثل تعصب قومی قبیله ای.
اجباری که از سه نفر سر چشمه می گیره.
سه تا خان…
بسم الله الرحمن الرحیم
تونل خوشبختی ۱
نویسنده: نسترن قره داغی
ژانر: عاشقانه، کمدی
رمان راجب سه تا دختر هست که یازده ساله باهم رفیقن و میان به شیراز که برای خودشون خانم دکتری بشن، اما متوجه میشن که کنار خوابگاهشون یه خوابگاه پسرونه هم وجود داره و…
طی اتفاقاتی با سه تا پسر برخورد می کنن که تو خوابگاه بغلی ساکنن.
حالا هر کدوم از این اکیپا سر مسایلی کنجکاو میشن برن و به پشت خوابگاه نگاهی بندازن.
اما همین کنجکاوی کاری میکنه که اینا پاشون به یه تونل باز بشه.
تونلی که تو ی سرش این شش نفر قرار دارن و تو سر دیگش …
خوشبختی.